به گزارش «راهبرد معاصر»؛ باتوجه به بنبست سیاسی به وجود آمده در عراق، احزاب به دنبال راههایی برای خروج از این بنبست هستند. تلاشها و اقداماتی چه به صورت مسالمت آمیز و چه به صورت جبری توسط جریانها اتخاذ شده که برخی از این روشها تاحدود زیادی چالشزا و بر دامنه بنبست فعلی خواهد افزود. پیشنهادهایی همچون برگزاری انتخابات مجدد پارلمانی توسط جریان نسلنو و همچنین اقدامات اخیر مقتدی صدر از عدم ائتلاف با اطارتنسیقی تا خارج کردن نمایندگان این جریان از مجلس همگی منجر به افزایش چالشهای سیاسی در عراق خواهد شد.
آنچه در روند سیاسی عراق و در مقطع کنونی بیش از همه مورد توجه قرار گرفته صحبتهای اخیر مقتدی صدر پیرامون خروج نمایندگان این جریان از پارلمان است. مقتدی صدر با بیان اینکه بنبست سیاسی در عراق واقعی نبوده و ساختگی است، از نمایندگان وابسته به جریان خود در پارلمان خواسته بود که استعفانامه خود را برای ارائه به رئیس پارلمان بنویسند. وی در برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد: «نه حکومت و نه سیاست برای من اهمیتی ندارند. این بنبست سیاسی یک بنبست ساختگیست. پس از حوادث اخیر بر من لازم شد تا با آنها[چارچوب هماهنگی] ائتلاف نکنم تا عراق بار دیگر به توافق و فساد باز نگردد. در همین راستا به اعضای پارلمانی جریان صدر دستور میدهم تا استعفای خود را تا آمدن دستورات لازم آماده کنند. دو راه بیشتر پیشروی ما نیست؛ یا از سیاست عقبنشینی کنیم و یا در اپوزسیون به کار خود ادامه دهیم». پس از درخواست مقتدی صدر از نمایندگان فراکسیون صدر در پارلمان عراق برای نوشتن استعفاهای خود، نمایندگان این فراکسیون در منطقه «الحنانه» در نجف اشرف، استعفاهای خود را امضا کردند.
بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق و کسب 73 کرسی توسط جریان صدر، این جریان برای تشکیل دولت باتوجه به عدم کسب حدنصاب لازم برای تشکیل دولت، نیازمند ائتلاف با سایر جریانها بود. در این میان دو راه پیشروی جریان صدر قرار داشت: اول؛ از طریق ائتلاف سهجانبه با حلبوسی و بارزانی دولت را تشکیل دهد، دوم؛ ائتلاف با سایر جریانهای شیعی تحت عنوان اطار تنسیقی. مقتدی صدر از همان ابتدا به دنبال ائتلاف با حلبوسی و بارزانی بود. زیرا توافقی بین آنها قبل از انتخابات صورت گرفته بود و همکاری آنها در بحث انتخاب رئیسمجلس منجر به نتیجه شده بود.
دلیل اصلی گرایش مقتدی صدر به این دو جریان چند عامل بود:
الف) تعداد کرسیهای جریان تقدم حلبوسی و دموکرات بارزانی نسبت به سایر جریانها تاحدودی بیشتر بود؛
ب) قبل از انتخابات بین آنها ائتلاف ثلاثه شکل گرفته بود؛
ج) از همه مهمتر مقتدی صدر در بحث تشکیل دولت باتوجه به همراهیاش با این دو جریان برای رئیسجمهور و رئیسمجلس، راحتتر میتوانست امتیازهای خود را از آنها کسب نماید. این در حالی است که مقتدی صدر از همان ابتدا و در گفتوگوهایی که با جریان اطار تنسیقی داشت، شروط مختلفی را مطرح کرد که با مخالفت این جریان مواجه شد. به عنوان نمونه وی بارها اعلام کرد که تنها در صورتی با اطار تنسیقی ائتلاف خواهد کرد که نوری مالکی در روند تشکیل دولت مشارکت نداشته باشد. بعدها نیز اعلام کرد که جریان اطار تنسیقی باید گزینهی مدنظر وی برای نخست وزیری بپذیرد و نباید با آن مخالفتی داشته باشد. وی بارها اعلام کرد که نخست وزیر را تعیین و جریان اطار باید تایید کند. این شروط که علناً شروط غیرممکنی است و هیچ جریانی آنها را نمیپذیرد منجر به این شده که تشکیل دولت در عراق همچنان در حالتی نامعلوم به سر ببرد.
باتوجه به این شرایط و نکات گفته شده ذکر چند نکته پیرامون اقدام اخیر جریان صدر قابل تامل است:
امری که بر روی آن تاکید ویژه میشود، وحدت گروههای عراقی برای خروج از بنبست موجود است. بیان برخی مواضع و انجام اقدامات سلبی منجر به ادامهدار شدن این وضعیت و فقدان اجماعملی برای خروج از این بنبست سیاسی خواهد شد. جریان صدر باید از رویکرد تک محوری خارج شده و بر رویکرد چندمحوری قرار گیرد. این امر که تنها یک جریان در تشکیل دولت سهیم باشد و یا اینکه به دلیل تعداد کرسیها مواضع یک جریان نسبت به سایر جریانها از اولویت بیشتری برخوردار باشد، در عرصه سیاسی منجر به نتیجه نخواهد شد. البته همان طور که گفته شد این اقدام صدر بیشتر نشان دهنده شکست ائتلاف سه جانبه صدر- بارزانی- حلبوسی است و این اقدامات نیز نشات گرفته از وضعیتی است که جریان صدر خود را با آن مواجه میبیند.